جهات فرجامخواهی
برای اینکه محکومعلیه بتواند نسبت به حکم یا قراری که به زیان او صادر شده است، فرجامخواهی کند و امیدوار باشد که در دیوان عالی کشور رأی فرجامخواسته نقض شود، باید جهات فرجامخواهی که موجب نقض رأی (شکستن رأی) مىشود را بشناسد و در لایحه فرجامخواهی خود به آنها اشاره نماید.
بر اساس بند 6 ماده 380 و بند 2 ماده 381 قانون آیین دادرسی مدنی، فرجامخواه باید علاوه بر پیوست کردن لایحه حاوی اعتراضات فرجامی، دلایل فرجامخواهی را در دادخواست خود ذکر کند. جهات فرجامخواهی همان مواردی است که اگر شعبه دیوان عالی آنها را احراز و مشخص نماید، رأی فرجامخواسته نقض مىگردد.
هر یک از موارد زیر از جهات فرجامخواهی محسوب میشوند:
- ادعای عدم صلاحیت ذاتی دادگاه صادرکننده رأی برای رسیدگی به موضوع
- ایراد عدم رعایت صلاحیت محلی، وقتی که نسبت به آن ایراد شده باشد.
- ادعای مخالفت رأی صادره با موازین شرعی (دینی) و مقررات قانونی
- ادعای عدم رعایت اصول دادرسی، قواعد آمره (قوانینی که نمیتوان برخلاف آن عمل کرد) و حقوق اصحاب دعوا، در صورتی که به درجهای از اهمیت باشد که رأی را از اعتبار قانونی بیندازد.
- ادعای صدور آرای مغایر و مخالف با یکدیگر در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا (خواهان و خوانده) بدون اینکه دلیل قانونی آن تغییر کرده باشد.
- نقص و کمبود تحقیقات یا عدم توجه به دلایل و مدافعات طرفین یا عدم توجه به مفاد و محتوای سند یا قرارداد
- اسباب توجیهی مفاد و محتوای رأی صادره با مادهای که دارای معنای دیگری است، تطبیق (هماهنگ) شده باشد.
- ادعای عدم صحت و نادرستی مدارک و نوشتههای مبنای رأی که طرفین در جریان دادرسی ارائه نمودند.
فرجامخواه باید حداقل به یکی از موجبات فرجامخواهی استدلال کرده و دلایل خود را به دادخواست پیوست نماید، در غیر این صورت چه بسا از فرجامخواهی نتیجه مثبتی نگیرد.
بر اساس ماده 377 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورت وجود یكی از موجبات نقض رأی (شکستن رأی) مورد تقاضای فرجام نقض میشود، اگر چه فرجامخواه به آن جهت كه مورد نقض قرار گرفته است، استناد نكرده باشد.
بدون دیدگاه